『』RED ROSE『』
²..PART
ی مرد قد بلند و خوشگل با موهای بلوند و پیراهن و شلوار مشکی که تویه دستش هم سیگار بود در رو باز کرد اولش سرد نگاهم کرد اما بعدش لبخند کمرنگی زد و گفت: بیا تو
باورم نمیشد چقدر پسر خوشگل و سکسی ای بود باید تمام سعیم رو میکردم تا حواسم رو جمع کنم آدرین: خب تو بابد خدمتکار جدید باشی درسته؟مرینت: بله بله و کاملا آمادم تا کارم رو شروع کنم.آدرین: اوکیه قبلش اینجا بشین تا قوانین و کار هایی که باید انجام بدی رو بهت بگم. البته قبلش خودت رو معرفی کن.
مرینت: امم،اسمم مرینته و ۱۹ سالمه و تو پاریس به دنیا اومدم و تنها زندگی میکنم.
آدرین: خیلی خب مرینت من آدرین هستم ولی تو باید من رو ارباب صدا کنی. از الان بگم ک اجازه نداری بری خونت و باید همیشه اینجا باشی!
صبحانه باید ساعت ۹ صبح و شام ساعت ۷ شب آماده باشه. حق انتخاب لباستو داری اما از تویه کمدی ک تو اتاقی ک برات اماده کردم هست. شب ها باید پیش من و تو تخت من بخوابی. و در صورتی رابطه خواهیم داشت ک تو هم راضی باشی.
مرینت: صبر کنین در صورتی قراره رابطه داشته باشیم ک منم راضی باشم؟ واقعا؟
آدرین: اهوم.
مرینت: چرا؟
آدرین: دوست ندارم سوالای اضافه و بی ربط بپرسی پس دنبالم بیا تا بریم سمت اتاقت و بعدش هم من باید برم سر کار و تو هم باید کارت رو تو خونه شروع کنی.
مرینت: چشم ارباب.
من رو به طبقه ی بالا برد و اتاقم رو نشونم داد و بعدش هم رفت و من موندم با ی خونه بزرگ و پر گردو خاک و کلی کاری ک باید تا ۷ شب انجامشون میدادم پس دست به کار شدم...
آدرین: سوار ماشینم شدم و به سمت شرکت راه افتادم چرا من اینجوری شدم؟از همون لحظه ای ک مرینتو دیدم شیفته ی اون نگاه مهربون و معصومش و اون بدن ظریف و زیباش شدم... من نمیتونستم باهاش بی رحم باشم دست خودم نبود برای همینم گفتم ک هر وقت اونم راضی باشه رابطه خواهیم داشت... بیخیال فکر کردن به مرینت شدم و رفتم تا به کارام برسم.
مرینت: تقریبا کارای تمیز کاری خونه رو تموم کرده بودم و میخواستم برم شام درست کنم در یخچال رو باز کردم و تصمیم گرفتم گوشتی ک تو یخچاله رو بردارم و استیک درست کنم... کارم تقریبا بعد از ۱ساعت و نیم تموم شد ی نگاهی به ساعت انداختم ساعت ۶ بود ی نگاهی به خودم انداختم و دیدم ک هنوزم لباسای خودم تنمه پس تصمیم گرفتم تا قبل از اومدن آدرین دوش بگیرم و لباسامو عوض کنم.ساعت ۶ و نیم بود ک از حموم اومدم بیرون و به سمت اتاقم رفتم و در کمد رو باز کردم و دیدم ک همه ی لباسا بدن نما و بیش از حد بازن نمیدونستم باید جیکار کنم اما چون ادرین گفته بود ک حتما باید این لباسارو بپوشم چاره ای نداشتم.
سعی کردم ساده ترینشونو انتخاب کنم و ی کراپ بندی مشکی ک وسطش که روی جناق سینم میوفتاد با حلقه های آهنی به هم وصل شده بود و ی شلوارک مشکی ک متاسفانه خیلی کوتاه بود و تا زیر باسنم بود... موهامم خشک کردم و دورم ریختم و همین ک از اتاق اومدم بیرون زنگ خونه زده شد...
...END
شیطونا این پارتم تموم شد امیدوارم خوشتون اومده باشه پارت قبلی رو خیلی سریع ترکوندید(:
برای پارت بعد
40 لایک
40 کامنت
بوی بهتون بای بایییی<<؛