پارت جدید اوردم 😉🦋 با تشکر از شما 🔥و لایک و کامنت هاتون ❤️😍 پارت رو طولانی دادم و برای پارت بعد هم شرطش اینکه شرط رمان حکم عشق رو کامل کنید❤️ 

شرط تو شرط شد😂👍 تمایلی به رفتن به ادامه؟🌱 

ی حرفی هم اول دارم بپر ادامه 🥺❤️👈

 

  1. https://ladybug.blogix.ir/post/20724/%E0%BD%A7%E1%9C%B0-%F0%9D%96%88%F0%9D%96%8D%F0%9D%96%8A%F0%9D%96%88%F0%9D%96%90%F0%9D%96%8A%F0%9D%96%97%F0%9D%96%8A%F0%9D%96%89-%F0%9D%96%91%F0%9D%96%94%F0%9D%96%9B%F0%9D%96%8A-%D9%BE%D8%A7%D8%B1%D8%AA-1 
  2. لطفاً حمایت کنید و لایک و کامنت هارو زیاد کنید ،🥺 

_خب.... نمی‌دونم تو بگو 

_به ی مهمونی دعوت شدیم مهمونی که خانواده های پولدار و مایه دار میان مهمونی بالماسکه، 


عزیزانی که گفتن مهمونی جایزه ای که می‌خوام رو توی کامنت ها بگن😊🔥


از کنار تخت بلند شدم و بیخیال حرف الیا درو باز کردم و از اتاق خارج شدم و در حال رفتن به آشپزخونه لب زدم 

_خب این عالیه من باید برم بای

_بای

 

خوش به حال الیا نینو به حرفش گوش میکنه و با نینو راحته حتما ادرین هم دعوت شده نمی‌دونم اگه بهش بگم میزاره همراهش برم مهمونی یا نه هوففف مغزم داره میترکه 

خوبی رابطه من ادرین اینکه ادرین به زور نمی‌خواد مجبورم بشور و بساب کنم و و با کمربند نمیوفته به جونم 

ولی به گفته الیا اول رابطشون نینو اذیتش میکرده و با کار کردن روز رو شب میکرد 

اون زمان هر روز الیا با گریه باهام تماس می‌گرفت و منم دلداریش میدادم 

خوب شد که زود گذشت البته برای من 

وارد آشپزخونه شدم در یخچال رو باز کردم و مربای توت فرنگی رو برداشتم و.... 

 

بعد خوردن صبحانه ی دوش میگیرم و با گودزیلا تماس میگیرم 

_ تماس گرفتی ببینی حال همسرت چطوره؟(با حالت شوخی) 

_ چی داری میگی تماس گرفتم بگم به ی مهمونی بالماسکه دعوت شدیم 

_او آره باخبرم خب؟

_الیا و جولیکا.. و تمام دوستمان میان منم میخوام همراهشون برم با تو

 

_ تو امشب جایی نمی‌ری و میمونی خونه 

_ ولی همه میرم منم میخوام برم 

_تو غلط میکنی تماس گرفتی اجازه بگیری اجازه ندادم 

_ ولی... 

 

به صفحه گوشی نگاه کردم قطع کرد ببین گیر کی افتادم  اونم با دروغش پدرم چقدر میتونست بیخیال باشه به همین سادگی حرفشو باور کرد 

 

نفسی از سر کلافگی و غم کشیدم و نشستم روی مبل و تی وی رو روشن کردم بین شبکه ها ول میگشتم و چیزی پیدا نمی‌کردم که گوشیم زنگ خورد 

به صفحه گوشی نگاه کردم لوکا بود باید جواب میدادم یا نه حتما اونم دعوت شده میخواد ببینه من میام یا ن اگه بهش بگم اره میام دروغ گفتم و مطمئنن دیگه بهم اعتماد نمیکنه اگه بگم ن و بفهمه ادرین اجازه نمیده ممکنه دعوا بشه 

آه 

بیخیالش گوشی رو برداشتم میخواستم جواب بدم ولی نمیخواستم اتفاقی بیوفته پس گوشی رو گذاشتم سر جاش 


3398کاراکتر  

شرط رو محتوا گفتم عزیزم 😍 💎 

لایک و کامنت فراموش نشه ♥️💬

بابای کیوتی 🐾🐾