ازدواج اجباری p²
حمایت خوب بودش😃
مرسی از کسایی که حمایت کردن بدون معطلی برید ادامه🩷
سه یونگ نی
کیم تهیون
یونگ نی:سمت شرکت رفتم وقتی رسیدم سوار آسانسور شدم رفتم طبقه آخر به هیونگ سئوجون سلام کردم و در زدم
تق تق تق
م:بیا تو
یونگ نی:سلام خانوم رییسسسسس
م:سلام یونگ نی باز شورشو در نیار😂دیگه بزرگ شدی یکم جدی باش😑
یونگ نی:چش...هرچی مامان بگه حالا چیشد دختر گلشو اعظام کردن به شرکت؟
م:اهم اهم...بزار بابات بیاد
یونگ نی:امممم اوکی من میرم یه قهوه واسه خودم بیارم توام میخوای؟
م:نه نوش جونت
یونگ نی:اوکی
10دقیقه بعد⏰️
ب: تق تق تق
م:بفرمایید تو
یونگ نی:سلام باباا
م:سلامم عشقم
ب:سلاممم
یونگ نی:زوج سه حالا میگید چیکارم دارید؟😀
ب:چقدم سریع رفتی سر اصل مطلب...
ببین دخترم...میدونی که شرکت نزدیک ورشکست شدن عه دیگه؟...
یونگ نی:آره ولی مطمئنم شما میتونید ازش رد بشید👍🏻حالا چه ربطی به موضوع ما داشت؟؟؟
ب:شرکت آقای کیم گفته که با ما قرار داد میبندن و کمک میکنن تا به ورشکستگی نرسیم
یونگ نی:وایییی این حیلی خوبههههههه که خییییلی خوشحال شدممم مبارکهه🥹
م:یونگ نی صبر کن حرف پدرت تموم شه...
یونگ نی:اهم اهم ببخشید بقیش؟؟؟
ب:خیلی خب داشتم میگفتم اقای کیم یه شرط برای قرار داد داره
یونگ نی:حالا چه شرطی؟
ب:باید با پسر آقای کیم یعنی کیم تهیون نامزد کنی...
یونگ نی:واتتتتتت؟یعنی چی؟مطمعنی؟نمیشهههه...من تالا طرف عو یک بار هم ندیدم...بعدشم من کلا17سالمه...ازدواج؟نامزدی؟من هنوز مدرسه میرم میدونی که نه؟؟؟
اینم از این شرط برای پارت بعد
1626کارکتر
15لایک+15کامت مث دفعه قبل
فقط یه سوال داشتم بعضیا گفته بودن اسم کره ای نباشه...تو کامنتا بگید باشه با نه تعداد هر کدوم بیشتر بود همون کار رو میکنم...تا پارت بعد بوس به لباتوننننننن 😽