میشه نرم🥺؟؟ پارت 2
·
1403/04/22 09:58
· خواندن 1 دقیقه
این پارت رو بیشتر بخاطر یک سوال نوشتم و اگر کمه شرمنده
𒅒𒅒𒅒𒅒𒈔𒅒𒅒𒅒
𖣘𖣘𖣘𖣘𖣘𖠄𖣘𖣘𖣘𖣘𖣘
اینم پارت 2
جونکوک:چی دوستش داری؟ 🤣🤣
تهیونگ:چیه مگه کار بدیه؟
جونکوک:نه فقط این غیر ممکنه که اونم تورو بخواد
تهیونگ:🙄🙄
جونکوک؛:خب راست میگم
(جاهایی که + میزارم یعنی نویسنده)
+ :زنگ کلاس ها خورد و تهیونگ و جونکوک رفتن سر کلاس اونجا تهیونگ جنی رو دید که داشت با چندتا از دوستاش میخندید و با دیدن جنی یاداور توی دستشویی شد که همو بوسیدن در همین هین جنی توی ذهنش پر از استرس بود که چرا همچین کاری کرده اونم پسر عموش کرده که
یهو دید دستای یکی دور کمرشه استرس گرفت و برگشت و پشتش رو نگاه کرد و.......
خب میدونم جای حساس قطع کردم و میدونم کم بود ولی میشه بگین
اصلا این رمان رو دوست دارین؟؟؟ اصلا ادامش بدم؟؟؟
جوابمو بدین لطفا😘