تحریک به عشق P5
سلام کامنت فراموش نشه
هرچی بیشتر لایک و کامنت بزارید داستان جذاب تر میشه
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
از زبون مرینت :
صبح شد از خواب پاشدم و تخت مو مرتب کردمو چمدونم رو برداشتم و لباسامو توش چیندم قرار بود بریم کانادا
چمدونم و بستم و گذاشتم دم در ساعت 10 بود رفتم و برای خودم پاستا درست کردم و خوردم ساعت 1 شده بود ظرفا رو شستم و اتاقم رو تمیز کردم و خونه رو جارو کردم و رو مبل نشستم و چشمام سنگین شد و خوابم برد یهو از خواب پریدم دیدم ساعت 3 شده یهو به ذهنم رسید که باید ساعت 5 فرودگاه باشم زود بدو بدو به طرف اتاقم رفتم و لباسای اتو کرده که قرار بود بپوشم رو برداشتم این لباسا
لباسا و پوشیدم و خودمو یکم آرایش کردم ساعت 4:15 بود چمدونم رو برداشتم و از خونه خارج شدم و چمدون رو گذاشتم زمین و در خونه رو قفل کردم و با عجله رو مو برگردوندم و با یکی برخورد کردم و خوردم زمین چشمامو باز کردم و دسگیدم آدرینه
م. آدرین
آ. ببخشید
و دستمو گرفت بلندم کرد
م. اینجا چیکار میکنی؟
آ. اومدم دونبالت
م. باشه بدو که خیلی دیر شده
که یهو پشت سرشو نگاه کردم و دیدم بایه بی ام وه اومده
م. واو
آ. خوشکله؟
م. خیلی
آ. دیشب خریدمش
م. وای دیر شد بریم
سوار شدیم و به فرودگاه رسیدیم و سوار هواپیما شدیم ولی صندلی من از آدرین خیلی دور بود
از زبون آدرین :
زود آماده شدم و ماشین جدیدم و روشن کردم و خواستم از پارکینگ خارج بشم که یهو صدای تق تق شیشه های ماشین اومد نینو بود یکی از بهترین رفیقام و میشه گفت مشاور پدرم
ن. آدرین به امید دیدار
آ. ممنون
ن. حواست باشه عاشق اون دختر نشی
و رفتم و توی راه به حرف نینو فکر میکردم درسته من نباید عاشق اون بشم چون مجبورم بعد ولش کنم
رفتم دنبالش و سوارش کردم درطول مسیر بوی عطرش داشت منو میکشت رسیدیم به فرودگاه و سوار هواپیما شدیم و صندلی من از اون خیلی فاصله داشت به مرینت خیره شده بودم که یهو یه پسر توجه منو جلب کرد پسره انگار مشروب خورده بود و کارت پروازش رو دادو به سمت مرینت رفت منم به کار این پسره خیره شده بودم که یهو نزدیک مرینت شد
از زبون مرینت :
سرمو به شیشه ی هواپیما چسبونده بودم که یهو صدای پسری رو شنیدم که جلوم وایستاده بود و به من نگاه میکرد و انگار چیزی زده بود
پسره. سلام خانومی
م. چی؟
پ. میتونم بشینم خانوم خوشکله
م(باصدای بلند) . برو گمشو عوضی
پ. اوه آروم باش عزیزم عصبانی نباش که یهو آدرین عصبانی اومد طرفش و زد تو صورتش و یک دست کتک دیگم به پسره زد تا مردم این دوتا رو از دست هم جدا کردم
آ. دیگه این طرفا پیدات نشه آ. ش. غ. ا. ل 🤬
مهماندار. باشه آقا بفرمایید
آ. میشه اینجا بشینم
مهماندار. نسبتتون باهم چیه؟
مرینت. امم شوهرمه
آ. شوهرت
مهماندار. عیبی نداره بشینید
و هواپیما شروع به پرواز کرد
1 ساعت بعد
«موقعیت :مرینت و آدرین بدون حرف زدن و سرد کنار هم نشستن»
م. ممنون
آ. چی؟
م. امم ممنونم که اومدی
آ. نه وظیفه بود
م. نه وظیفه ی تو نبود
آ. به عنوان شوهر وظیفه بود
م. عا میدونی که اگه نمیگفتم تورو هم.
آ. میدونم
بعد از ساعت ها هواپیما فرود اومد و به سمت هتل حرکت کردیم وقتی به هتل رسیدیم
م. واو عجب هتلی
آ. من جای بد شما رو نمیبرم
وارد هتل شدیم و آدرین رفت و اتاق رزرو کرد و اومد
آ. بریم
م. بریم
از جام بلند شدم و هردومون وارد طبقه ی 5 شدیم و من رفتم سمت اتاق 135 و آدرین پشت سرم داست ساک هارو میآورد. کارت رو روی دستگیره ی در کشیدم و در باز شد و وارد اتاق شدم و آدرین هم اومد داخل اتاق و درو بست.
توی اتاق یه تخت دونفره با یه کمد دیواری و حموم شیشه ایی بود رو به آدرین کردم و گفتم :
م. اتاق خوبیه
آ. آره
م. خب!
آ. خب؟
م. نمیخوای بری بیرون
آ. اما اینجا اتاق منم هست
م. چی امکان نداره
و کارتشو گرفتم و دیدم روی کارت اونم نوشته135
بهش نگاهی کردم و پایین رفتم و به منشی هتل گفتم
م. چرا اتاق ما یکیه اما نمیفهمید نبایدم بفهمه آخه زبون مارو بلد نیستن که آدرین اومد آخه اون زبون اونارو بلده
از زبون آدرین :
وارد هتل شدیم ولی دیگه نمیتونستم تحمل کنم و رفتم و یه اتاق دونفره گرفتم و به مرده ایی که اتاقو داده پولی دادم که بره تا مرینت نتونه جاشو عوض کنه
زمان حال :
اومدم پایین و به منشی قضیه رو گفتم ولی خدارو شکر مرینت زبان اونارو بلد نبود و منشی گفت که اون رفته و بدون اون این اتاق عوض نمیشه.
مرینت. چی میگه
آ. میگه اون رفته و بدن اون اتاق عوض نمیشه
م. وای خدا
و رفت سمت آسانسور رو مو کردم به منشی و گفتم :
آ. Thanks
و رفتم سمت مرینت و سوار آسانسور شدم
از زبون مرینت :
سوار آسانسور شدم و دنبال راه حل میگشتم که آسانسور وایستاد و......
تمام..
آنچه خواهید دید :
م. سلام، سلام
_________________________________________
ک. ما امشب پارتی داریم
_________________________________________
م. آ آ آدرین
_________________________________________
آ. میخوامت
تمام
شرط
10 لایک
9 کامنت
چرا کامنت نمیزارین 😡