my cruel love , P2

༻✿❁𝓙𝓪𝓷𝓪𝓷❁✿༺ ༻✿❁𝓙𝓪𝓷𝓪𝓷❁✿༺ · 1402/12/14 14:12 · خواندن 1 دقیقه

ممنون بابت حمایت هاتون =)

برای پارت دو بپر ادامه

اون گابریل اگرست بود.. بزرگترین طراح مد و
بابای ادرین..
دلم میخواست فرار کنم، ولی نمیشد دیگه اومده بودم تو زشت بود..
تو فکر و خیالاتم بودم که یهو صدایی شنیدم
(_گابریل..+ مری)

_اسمتون؟
+مرینت دوپن چنگ
با شنیدن اسمم یه نگاه بهم کرد، نمیدونم ادرین بهش گفته که من باهاش بودم یا نه..
_سنتون؟
+20سال
_نمونه کار لطفا
چند تا از بهترین نمونه کارامو بهش دادم
از طرز نگاهش به طرح هام معلوم بود خوشش نیومده.. چون خیلی سرد و بی احساس نگاهشون میکرد. البته که من خوشحال میشدم چون بالاخره اون بابای اون لعنتیه..
_مایلید با 40 میلیون تومان در شرکت ما شروع به کار کنین؟
جا خوردم
+ منظورتون سالیانه است؟
_خیر ماهی چهل میلیون..(ادرس بده ماهم بیایممم😂)
این عالی بود.. برای یه طراح مد حداقل این پرفکت بود. چهل میلیون تومن پول منو وسوسه میکرد..
من به پولش خیلی نیاز داشتم. حالا یه بارم ادرین تو طول روز بیاد شرکت چیزی نمیشه که. .
پس گفتم: بله مرسی
_ اتاقتون، بغلیه.. اینم کلیدش
+ خیلی ممنونم
رفتم تو اتاق به جز میز و صندلی من یدونه دیگه عینشون بود..
و روش یه پسر مو ابی خیلی کرااش نشسته بود..
یهو سلام کرد و یه لحظه تعجب کردم (تو چرا هی تعجب میکنی دختر ادم باش خو)
_سلام من لوکام همکارت
+س س سلام من مرینتم خوشبختم
و بعد رفتم رو صندلیم نشستم
چندتا طرح زدم
یهو دستشویی ام گرفت..
با خجالت گفتم
+ببخشید دستشویی کجاست؟
اونم با یه خنده ریز گفت: ته راهرو سمت راست(چرا همه ی ادرسا ته راهروعه:/ )
تشکر کردم و رفتم..
وقتی برگشتم لوکا بهم گفت...