خواهر و برادر منحرف فصل 2- p2

🦋inas✨️ 🦋inas✨️ 🦋inas✨️ · 1403/02/23 19:12 · خواندن 1 دقیقه

هلــــو🍑چطورید قب قب بریم واسه خوندن این پارت قبلش این گلب سفید رو گیرمیز کن ❤

پیرزن وارد شد 

پیرزن:  کسی چیزی واسه خوردن نمی خواد 

مرینت: نه مرسیـ

ادرین:  مرسی ممنون نمیخوام 

پیرزن؛ هرجور راحتید 

بعد که ادرین خوابید مرینت کم کم ازخونه  فرار کرد رفت رفت تا به خونه یک جادوگر رسید ادرین دست رو شونه ی مرینت کرد 

ادرین:  فرار میکنی فک کردی نمیفهمم 

مرینت:  اااخههه 

ادرین:  بدون هیچ حرف وارد شو 

جادروگر:  ااخ مهمون داریم سلام 

مرینت:  سلام 

ادرین:  سلام

جادوگر: خب شما قراره پیش من زندگی کنید که قراره یک زندگی باحال داشته باشید شما دختره میری اون اتاق و پسره میری اون اتاق توی اتاق مرینت ۳ تا پسر وجود داشت و اتاق ادرین ۳ تا دختر پسرا از دیدن مرینت تعجب کردن با اون سینه ها🍑و باسن بزرگش پسرا اومدن پیش مرینت و شروع به دست زدن به مرینت کردن و یکی با سینه هاش بازی میکرد و یکی با کصش یکی گازمیگرفت و یکی ماساژ میداد 

مرینت:  بسههههه خجالت بکشید جای خجالت داره 

پسر اول لوکا:  حال میده 

پسر دوم نیتن:  ااره 

پسر سوم ایوان:  خیلی 

بعد یهو جادوگر وارد شدــــــــــــــــــــــــــــــــ🥺

 

❤ قب قب امید وارم خوشتون اومده باشه پارت بعدی میترکونیم هرچقدر لایک و. کامنت باشه پارت بعدی جذاب تر باییییـیـــــــیـــ🥹🫶

 

شرط:  ۲۰ لایک