اومدم با پارت 7 داستان عاشقانه

tina mosaoy tina mosaoy tina mosaoy · 1404/3/31 20:51 · خواندن 1 دقیقه

لایک یادتون نره کامنت های شما باعث اعتماد بنفس من میشه 

گردنش تا خونه خوردم سیاه شده بود وقتی تو آینه دیدی گردشو گفت نگا جوجه چیکارش کردی گفتم ب من چه 

گردنت مزه وانیل شکلاتی میده تاقت نیورد میخاست بهم تجاوز کنه بهش گفتم نینی میکشما 

بغلم کرد روی تخت خابوندم لباسامو در آورد کیرش کرد تو کونم گفتم راحت باش گفت راحتم کلی زایم میکرد 

کیرش تو کونم بود پتو روی پامون کشید و گوشیشو آورد داد ب من گفت بیا انیمشن ببین گفتم میشه برم آب بخورم 

در بیرون باز کردم باز شد یادش رفته بود قلف کنه لباسامو پوشیدم کارت بانکیمو ورداشتم وفرار کردم 

الکس اومد که ببینه کجام ترسیده بود نکنه..... نکنه... فرار کرده

 جی پی اس بهم وصل کرده بود تنها بیرون قدم میزدم از دهنم خون بیرون میومد دارومو نخورده بودم

ممکن بود بچم اتفاقی براش بیوفته قرصمو نخورده بودم اومد منو دید گفت باید بریم دکتر لبه پرتگاه واستادم 

گفتم جلو بیای خودمو ميندازم ترسید دوباره خون آوردم بالا تاقت نیورد آمد جلو خودمو خاستم بندازم 

ولی دستمو گرفت منو اورد بالا صورتم بوس کرد با خودش گفت تقصیر منه ک تو اینطوری شدی دستش رو بر روی شکمم بر نمی داشت