پروانه کجا ؟!🦋🫵🏻p5

R.S🎀🍓 R.S🎀🍓 R.S🎀🍓 · 1404/3/14 02:29 · خواندن 3 دقیقه

سلام سلام چطورید کیوتام 💕 ✨ 

امیدوارم حالتون خوب باشه 😉 🫶🏻 

بزن ادامه مطلب 🫀 ✨ 🫀 ✨ 🫀 ✨ 🫀 

لایک و کامنت فراموش نشه 🦋 🫂 

#پروانه-کجا؟!🦋🫵🏻پارت ۵

(پروانه)

صبح شد 

سلین و ستین مدرسه بودن

آهنگ طلا مجید رضوی رو گذاشتم و صداش رو زیاد کردم

با خوندن آهنگ مشغول صورت شستن و مسواک زدنم بودم

سریع دویدم و آرایش کردم 

واییی چه جیگری شدی خانم ماهی

بی خود نیست که نیما خان روم کراش زده

خنده ام گرفت

نه اینجوری حال نمی‌ده 

ساعت۹ صبح‌ بود ولی دانشگاه ساعت ۱۲ شروع می‌شد 

آهنگ رو گذاشتم روی اسپیکر و تو یه ساختمون ۵۰ طبقه صدای آهنگ رو زیاد کردم و کنسرت گرفتم

بدو بدو لباسام رو پوشیدم و جلوی آینه نگاهم بهم افتاد

واییی 

یه دقیقه رییس رو کنارم دیدم 🤦🏻‍♀️

یه حس عجیبی داشتم 

حس ذوق از اینکه یکی روم کراش زده

یا خجالتی شدن

کیفم رو برداشتم و عطر بوی شیرینی ام رو زدم و راه افتادم 

اوفف چه جیگری شدی خانم خوشگله 

وارد اسانسور شدم که یه پسر قد بلند با لباس اداری برای کارمندا اومد تو آسانسور 

برگامم چقدر شبیه نیما بود

بهم خیره شد

+ ببخشید خانم من شما رو جایی ندیدم

- نمی‌دونم

+ چه کیوتی 

به قلب به سبک بی تی اس نشون داد

- ها 

+ آخ صداشوووو ، خیلی چهره آن برام اشناس فک کنم توی شرکت پسر خاله ام دیدمت 

چشام گرد شد

 +نمیدونم دیروز اینجا چیکار میکرد

آب دهنم رو قورت دادم قلبم یخ زد

- ام آقای احمدی رو میگید 😁

+ آها آره

- من یکی از همکارش هستم 

+ اوففف دیگه بهتر فک کنم رل شیم 

آسانسور باز شد بدون اهمیت بهش پاییین رفتم و سوار ماشین شدم 

رسیدم دانشگاه ساعت حدود ۱۱ صبح بود نزدیکا ۱۲

که دیدم ماشین نیما نگه داشت سرم و پایین گرفتم که منو نبینه ولی نیکا منو دید

وا نیکا تو ماشین نیما....‌

دهنم کج شد 

آه خدایا مگه من چیکار کردم صبح پسر خاله ش همسایه ام شد الان خواهرش صمیمی دوستم

که نیکا بهم دست تکون داد 

+ سلام پروانه 

- سلام 

ـ اهم سلام پروانه خانم 

لبخندی زدم و گفتم :

- سلام آقای احمدی صبح بخیر

+ شما همو میشناسید؟

ـ بله خانم ماهی همکارم هستن

+ اوو پس بگو دیروز کجا بودی 

سرم و انداختم پایین 

وارد دفتر مدیریت شدم

- سلام آقای مدیر

که نیما اومد کنارم 

- هه شما چرا اومدید

+ گفتم تنها نباشی بعد باهام شرکت

# ها سلام آقای احمدی و خانم ماهی از اینورا خیلی وقته هردوتون رو ندیدم

- ببخشید آقای مدیر ولی من میرم سرکار و اومدم نامه خروج از دانشگاه رو بگیرم

# اوه پروانه تو که درست خوبه 

- بله آقای مدیر یا استاد ولی دیگه چاره ای نیست

# الان آماده میکنم ، خب نیما جان چه خبرا دیگه نمیای پیش استاد ت 

+ بله معذرت میخوام درگیر کارای شرکت م

# به شما دوتا میگن الگو ی نمونه 

نامه رو گرفتم و نسشتم روی صندلی بغل انتقام و گریه کردم 

+ ای وای من پروانه خانم گریه چرا می‌کنی

- دلم نمیاد از دانشگاه دل بکنم

دستم رو گرفت

صورتم قرمز شد

+ درکت میکنم برای منم آسون نبود که از دانشگاه مورد علاقه ام برم ولی خب باید به وصیت پدرم عمل می‌کردم 

بلند شد و دستش رو سمتم دراز کرد

+ خانم پروانه ماهی مایلید باهم بریم شکرت

لبخندی زدم

- بله

و سمت شرکت راه افتادیم 

خب دیگه تموم امیدوارم خوشتون بیاد 😅 

لایک و کامنت فراموش نشه 🦋 🫂 💪🏻