پروانه کجا؟!🦋🫵🏻 P4

R.S🎀🍓 R.S🎀🍓 R.S🎀🍓 · 1404/3/14 01:48 · خواندن 3 دقیقه

بله بله من اومدم با یه پارت جدید و خوش اومدم 😅

امروز قراره ۲ تا پرات از مو حنایی و پروانه کجا بدم 

پسسسسس

لایک رو بکوب و کامنت بزار که میام تو خوابت 😅 🔪 

#پروانه-کجا؟!🦋🫵🏻 پارت ۴

با شروع شدن فیلم قلب های من به تپش افتاد 

منی که عین گاو جلوی تلویزیون ولو میشم الان خیلی معدبانه نشستم رو مبل و دستام روی پاهامه و دقیقا مدیری که کل دخترا ی شرکت ارزوشونه باهاش قرار بزاره بقلم نشسته و داره فیلم میبینه

هوفففف خدایا کم مونده لباسش رو دربیاره بخوابه جلو تلویزیون 

(نیما)

فیلم شروع شد

پاهام رو روی پام گذاشتم و با لذت فیلم نگاه میکردم

ولی چرا پروانه داره با حرص نگاه می‌کنه 

نکنه معذب شده؟

ای بابا دختر باید بهم عادت کنی 

(نویسنده: متاسفانه آقا عاشق شدن)

گوشیم زنگ خورد نیکا بود

+ ام آقای احمدی فک کنم گوشیتون زنگ خورد همسرتونه

خنده ام گرفته بود 

ابرو هاش بالا رفت

+ حرف خنده‌داری زدم ؟!

جلوی دهنم رو گرفتم و خنده ام قطع شد

- اهم نه ولی همسرم نیست خواهرمه

(پروانه)

چنان می‌خندید انگار خنده دار ترین جوک جهان رو گفتم

ایشششش

+اهم نه ولی همسرم نیست خواهرمه

با گفتن حرف خواهرم کل بدنم مور مور شد

- آهان بله ببخشید 

چنان نگام میکرد انگار مجنون داره به لیلی نگاه می‌کنه

اصلأ به من چه

به صحنه های ممنوعع فیلم رسید

آقا چان نگاه میکرد انگار داره یاد میگیره

- دخترا چشماتون رو بگیرید

ـ عه آبجی ما که بچه نیستیم

پوفیییییی کشیدم و متنظر رفتن آقا نیما شدم

+ خب من دیگه برم ببخشید زحمت دادم

- نه بابا این چه حرفیه 

سلین و ستین خوابشون برده بود

+پس فردا میبینمت

- آهان آقای رییس 

+بله ؟

- من فردا نمیام باید برم دانشگاه که نامه پایان تحصیلی بگیرم

+ دانشگاه ت کجاست ؟

واااا آدم از یه خانم می‌پرسه دانشگاه ت کجاست هول

+ نه نه سوه تفاهم نشه منظورم اینه اگه دانشگاه ت با دانشگاه خواهرم یه جاست ببرمت

- ام دانشگاه مدل و هنر فردوسی

+ هه اونجا دانشگاه خواهرمه

اوففففف 🤦🏻‍♀️

+ پس میام دنبالت 

دستام رو فشار دادم و گفتم

- نه ممنونم خودم میرم بعدش میام سرکار

سری تکون داد و خداحافظی کرد و رفت

در رو بستم و سلین و ستین و بردم گذاشتم رو تخت 

لباسام رو عوض کردم و خودم رو مثل گاو پرت کردم رو تخت 

به فکر فرو رفتم

چرا آنقدر باهام مهربونه آه خدا بلاخره میفهمم

(نیما)

خداحافظی کردم و رفتم

سوار ماشین شدم و بهش فکر میکردم و می‌خندیدم

ای خدا چایی ریختنش روم هم قشنگه 😀

من عاشقش شدم ؟

منی که کسایی هستن که روم کراشن

اوفف الان فقط مغذم داره میگه پروانه 

هرجایی که اسم پروانه باشه رو دوست دارم 

وارد عمارت شدم و ماشین رو پارک کردم

+ سلام بر آقا نیما مدیر شرکت مدل چه خبرا ؟

- هوفف سلام

+ معلومه تو ۵ ساعت کجایی

- ببخشید پیش مامان بودم

+ آره منم که خرم 

این خانم نیکا خانم احمدی خواهر منه یکسال ازم کوچک تره اما چون نیمه اول دانشگاه می‌ره جقله

من از خانم چیزای منحرفی رو فهمیدم 

لباسام رو عوض کردم و روی تخت دراز کشیدم 

و فکرم به پروانه رفت که خوابم برد

خب خب تموم شد امیدوارم خوشتون بیاد 😅 

بخدا لایک نکنی اومدم بالاسرت 😅🤣