
پروانه کجا ؟!🦋🫵🏻p1

سلام سلام
حتما دارید میگید وااا چرا پارت 1 رو آنقدر زود گذاشت
بله متاسفانه یا خوشبختانه صبرم تموم شد گفتم ۱ پارت رو بزارم 🎀
مرسی که لایک زیر رو قرمزش میکنی ❤️
کامنت فراموش نشه 🦋👀
#پروانه-کجا؟!🦋🫵🏻 پارت ۱
سلام اسم من پروانه ماهی هستش نه ماهی غذا ها ماهی ماه 🌕
ماهی غذا🐟❌
ماهی ماه 🌕✅
بله من ۱۸ سالمه و اهل تهرانم منطقه زیبای اندیشه توی کرج
من رشته مدل رو برداشتم به زور خواهرام که میگفتن باید برامون شؤ اجرا کنی ( نمایش مدل)
منم قبول کردم
ماه قبل یه شغل خوب که در مورد مدل پیدا کردم و توی اونجا سرپرست تیم لباس های مجلسی شدم
مدیر اصلی اونجا آقای احمدی هستش نیما احمدی
که از وقتی بابا ش مرده اینجا رو اداره میکنه
رابطه اش با کار عالیه، تا الان بیش از ۱۰ تا درخواست دوستی داشته و قبول نکرده
من نمیدونم این شور و شوق از کجا آورده هرروز هم با کت و شلوار میاد
ایشششش اصلا به من چه
زینگ زینگ
+ آجی گوشیت داره زنگ میخوره
- اومدم
از دانشگاه بود فک نکنم دیگه بتونم دانشگاه برم
- الو...... بله بله چشم فردا میام خداحافظ
پوفی کشیدم که نگاه ستین روم افتاد
+ چی گفتن اجی
سرم تو گوشی گفتم
- هیچی قشنگم گفتن اگه فردا نیام اخراج میشم
+ همش قصیر منو سلین
+ وا ستین
+ چیه خب اگه ما نبودیم مامان و بابا زنده بودن
پوزخندی زدم و بقلشون کردم
- ای جانم نینی کوچولوهای من من که اینجام
خنده شون کل خونه رو برداشت با خوشحالی لباسام رو پوشیدم
+ کی میای آجی
- ساعت ۸ خونه ام نفس
اونا ۱۳ سالشون میترسم مثل من زود درگیر چیزای منحرفی بشن 😓 به هر حال روزی میفهمن
- جیگرا من رفتم غذا گذاشتم تو یخچال برید بخورید
+ باشه آجی خداحافظی 🦋
با لبخند در رو بستم و سوار ماشین شدم
حس خوبی نسبت به این دوتا وروجک نداشتم که توی خونه تنها میمون
وارد شرکت شدم
# سرپرست ماهی اومدین ؟
راستش هرکسی که فاملیم رو میفمه از خنده میمیره مخصوصا موقعی که مین سرپرست ماهی 😓😂
- آره سلام صبح بخیر
# سلام پروانه ؟!
- ها سلام باران
# دوتا خبر بد دارم
- هوم بگو
# ۱ استاد گفت....
- میدونم فردا نیام اخراجم
# آره بدیش هم ....
ـ خانم ماهی یه لحظه میایی
# ای بابا سینا دارم باهاش حرف میزنم
باران صمیمی ترین دوستمه ، بذعمس من همه رو بجز من چون فاملیم خرابه با اسم صدا میکنه
- سلام آقای نصیری صبح بخیر
ـ ممنونم همچنین لباسهای مجلسی رسیدن امروز بریم ببینم
این سینا خان نصیری هم دیوانه وار عاشقم ولی من ازش متنفرم
ـ نه ممنونم با باران میرم
ـ بله
# هی پروانه
- چیه ؟
# امروز .....
اوه چشام کرد شد
یه آقای خوشبختیپ با کت شلوار مشکی با خط وارد شد انگار که تاجری چیزیه
واییی ستین و سلین کجایین ببینین خواهرتون کراش زده
# ام آره آقای رئیس آقای احمدی
- ها پس احمدی احمدی اینه
# آره میبینی چه جیگری شده
یه پس از گردن باران زدم
# هوییی
- اهم حق نداری روی شوهر آینده من کراش بزنی هاااا
# اوه خانم شوهر دار هم شدن
# بله دیگه
نگاهش به من افتاد و به وکیلش چیزی گفت و اونم تاکید کرد
عجب عطری چه صدای نگاه به ساعت ش گفت :
+ اهم شما باید خانم ماهی باشید
لبخندی زدم و گفتم
- بله پروانه ماهی هستم
شونه هاش لریزید معلوم بود که میخواست بخنده
+ خوشبختم تازه واردی ؟
- بله
+ خوبه برگه های لباس رو بیار اتاقم
بله الان میارم
خب دیگه تموم شد امیدوارم خوشتون بیاد 😅 😃
لایک و کامنت فراموش نشه 🦋 🫵🏻