
مو حنایی 👑 پارت ۱۹

لیلی بلاخره پارت ۱۹ هم دادم اما توی دوره امتحانا نمیتونم فعالیت کنم ولی بعد از اون میخوام تا پارت ۱۰۰ هم برم فقط نیاز دارم به حمایت ☺️
مرسی که لایک زیر رو قرمز کنی 🎀💅🏻
لب گیزدم
+ خب نظرت ؟
- من من ....
+ میدونم میخوای چی بگی نامزد داری
اومد جلو و چونه ام رو گرفت
+ مگه نگفتی ازش متنفری
اشکام رو پاک کرد
+ نترس من کاری باهات ندارم بعد از اینکه کارمون تموم شد یه هدیه کوچک هم برات دارم و بعد خداحافظ
- مگه میتونی منو با یه بچه ول کنی ؟ عمرا اگه سقط اش کنم
چون ام رو ول کرد و اخماش رفت توهم
+ مگه من گفتم سقط کن
ترسیدم ولی میدونستم باهام کاری ندارن
- میشه دستام رو باز کنی
+ باشه ولی فکر فرار به ذهنت نزنه چون همه ی درا قفله
بالاخره به چیزی که میخواستم رسیدم و نمیخواستم از دستش بدم پس باید هرمی میخواست رو انجام بدم
- اسمت چیه ؟
+ آرمان
بلند شدم و رفتم دست و صورتم رو شستم
- نترس من فرار نمیکنم چون هرچی نباشه اینجا از جایی که هر روزمیزنت که بهتره
+ میدونم فرار نمیکنی
در رو باز کرد
+ به عمارت من خوش اومدی اما حق فرار نداری هم تو هم دوستت البته اون که الان ازدرد... چرا درد اون که هزار بار سکس کرده
- تا کی اینجام
+ تا زمانی که کارم تموم بشه ولی نترس اینجا دیگه خونه خودته تازشم ....
اومد جلو صورتم نفساش رو حس میکردم
+ شاید تا ابد اینجا موندی ، اینجا کلی نگهبان داره ، فردا هم یه پارتی هست میریم اونجا
خیلی ترسیدم
- اما اگه دوباره
+ نترس از کنارم بلند نمیشی
صدای آه و ناله هانیه قطع شد
- چرا این کارو میکنی؟
+ چون منم مثل تو مجبورم تازشم اگه مامان و بابات ببینم ما رابطه داریم شاید از اینکه زن اون اسکل بشی صفر نظر کنند
- هه عمرا اگه صفر نظر کنند من اگه ۵ قلو هم داشته باشم بازم منو به اون حروم زاده میدن
+ معلومه دوستت داره
سرم و پایین انداختم که گونم رو بوس کرد
+ میتونی از فردا بیای و تو شرکتم کار کنی اونجا خیلی راحت تری میشی دست راستم
- اما اگه مامان و بابا.....
نزاشت حرفم و ادامه بدم و اخم کرد و گفت
+ نمیزارم کسی دوقدمی تو بیاد ، حالا هم یه دست لباس اداری گذاشتم برو اونارو بپوش
- باشه
اشکام رو پاک کردم
- ولی میشه قلبش برم پیش هانیه
اخماش بیشتر شد
+ برو ولی بدون صبر منم حدی داره مواظب باش که تموم نشه اگه بشه دیگه اون بچه سالم نمیمونه
دستام لرزید بدو بدو به سمت اتاق ها میرفتم و تا اینکه صدای هانیه اومد
پیمان از اتاق در اومد
ـ سلام کوچولو
اخم کردم و با عصبانیت گفتم
- دفعه آخرت باشه به من میگی کوچولو
که بی اهمیت از کنارم رد شد
وقتی وارد شدم دیدم خون داره از هانیه میره اما مثل خون اون روز من نبود
- هانی فدات بشم حالت خوبه
+ اره حنا تو خوبی ، کاری باهات نکرد
- نه نترس حالم خوبه بلند شو
+ نترس حنا من چیزیم نیست الآنم میرم حموم میام میخوابم
- اون چیه بغلت ؟
+ ها ؟ آهان کاندوم و ویبراتور که بزارم توی کصم اگه بدونی چقدر حال میده
خندم گرفت
آروم بلندش کردم که رفت حموم
صدای آرمان بلند شد
+ حنا بدو دیگه

لباس مدرسه ای که تن حنا و هانیه بود😁👆🏻

کت شلوار 👆🏻😎
سریع رفتم یه کت شلوار اداری خوشگل بود پوشیدم
- این چیه ؟
+ این لوازم آرایشیت
- ممنونم
داشت کم کم از آرمان خوشم میآمد سریع رفتم آرایش کردم و روسری ام رو پوشیدم
خب تموم شد 🎀
بقیه اش بمونه برای بعد از امتحانا منتظر پارت های بدی باشید 💅🏻🎀