
مو حنایی 👑 پارت ۱۲

برو ادامه جنجالی شد جیگرا
چیزی که دیدم رو باورم نمیشد
من و بچه نه
# وای خدا قلبش داره میتپه
نفسم بند اومد اگه مامان و بابام بفهمند چی ؟
+ مبارکههه وایی ولی مامان و بابات چی؟
- وای هانیه من نمیدونم باباش کیه اونوقت
(آرمان)
خون توی رگام وایساده منو بچه محاله حالا چیکار بکنم باید خودمو بهش نزدیک کنم.
یه حسی توی قلبم داشت میزد
انگار انگار ....
(حنا)
رفتم خونه دیدم کل فامیل خونمونه نفسم بند اومد همجام هم کبود .
- سلام
» سلام زندایی جان چطوری توی گوش خالم گفت
» فک کنم با کسی سکس کرده که انقدر کبوده
« نه بابا مهسا تهمت نزن
سریع رفتم توی اتاقم
دیدم یه لباس سفید کوتاه اکلیلی رو تخته ، مامان اومد تو
ـ سلام نازم
- سلام
اشکام سرازیر شد
- مامان من زن اون کثافت نمیشم
ـ هیس بابات بفهمه تیکه و پارت میکنه ببین تو چاره دیگه ای نداری پسر به این خوشتیپی دیگه چی
بلند شد لباسام رو پوشنود به کبودی هام کرم زد
موی نارنجی مو بافت و یه مینی اسکارف توری سفید سرن کرد و کفش پاشنه بلندش که برای عقدش بود رو پوشند
- سلام
» سلام زندایی چرا اینجوری ناسلامتی نشون و خواستگاری است هاااا
# نه میدونید اشک شوق
آخه من چه اشک شوقی دارم با اون پسر خیر سرت
یه دفعه علی اومد تو یه لباس سفید پوشیده بود
رفتیم و سر سفره عقد نشستیم
یا بنده وکیلم شمارا به عقد آقای علی رضایی در بیاورد
دستام رو فشار دادم و با اشک گفتم
- ب ب بله....
+ دیگه مال خودمی 🤤❤️😝
- دهنت رو ببند همین
اشکام یه جوری میریخت که انگار قراره دریا بشه
ـ چیزی نیست برای شوق
که علی توی گوشم گفت
+ چنان سکس آن کنم همون بار اول بزایی
یه چک توی صورتش زدم و با گریه رفتم توی اتاقم
وقتی مهمونی تموم شد توی خونه دعوا شد
حالا نگم دیگه
(آرمان)
+ یا منو میگیری یا به همه بگم ۲ بار بچه سقط کردم
- اگه من نیام خونه چی ؟
+ اشکالی ندارد
عصابم خورد شد
- اگه منو با زن ببینی چی؟
دهنش کچ شد
+ یعنی ... یعنی میخوای وقت باهات سکس کنم مثل آشغال
- ولی ...
من دلم داره برای اون دختر میره
چاره ای هم نداشتم چونکه مامان و بابام منو تهدید ام کردن
∆
خب دیگه تمام لایک و بترکونید تا پارت بعدی بای...