لیدی منحرف من پارت ۸و۹

Mahdiyeh Mahdiyeh Mahdiyeh · 1404/1/18 20:50 · خواندن 2 دقیقه

سلام بچه‌ ها🥲😊

رمان لیدی منحرف

پارت 8

لیدی : تیکی خال ها خاموش و رفت مدرسه

آلیا : مرینت خانم دیروز نیومدی 
مرینت : اممم خوووووب خواب موندم
آلیا : دورغ نگو در خونتون رفتم مامانت گفت اومدی خونه ی ما‌ ولی خوب نبودی به مامانتم دروغ گفتی پس

مرینت : آلیا نمی تونم بگم
آلیا :باش منم اذیتت نمیکنم بریم کلاس

در کلاس خانم بوستیه

آلیا سزار : حاضر
مرینت دوپن چنگ : حاضر
آدرین اگراست : ...
آدرین هنوز نیومده
نینو : نه خانم
مرینت : چرا آدرین نیومده
نینو و آلیا : نمیدونم

تق تق

در کلاس خورد آدرین اومد تو

سلام خانم بوستیه ببخشید دیر اومدم خواب موندم
خانم بوستیه : اشکال نداره بشین
خب بریم سراغ درس

نینو : آدرین چرا دیر اومدی
آدرین : خواب موندم
نینو : آخه چرا

خانم بوستیه : سااااکت

آدرین : خوشحالم خانم بوستیه گفت ساکت چون دروغ گفتم خواب موندم من الان از لندن برگشتم چون دیشب می خواستم با دخترکفشدوزکی برگردم نشد و بعدشم مست کردم صبحم که دیر پاشدم و دیر رسیدم حتی خونه هم نرفتم

خانم بوستیه : آدرین آدرین کجایی اصلا هواست نیست بیا پاتخته اینو همین الان توضیح دادم

نویسنده : ووووااییییی این منم خیلی ضایع شدم🤣😂

آدرین : چشم
چقدر این مسخره اس اینو که بلدم
پس ‌حلش کردم

خانم بوستیه : چطور ممکنه آفرین آدرین بشین و همه دست زدن

کلویی : آدرین به من رفته دیگه
مرینت : پس به خاطر همین معدلت ۱۴ شده

همه کلاس🤣🤣🤣

کلویی : همتون مسخره اید
خیلی مسخره 
خانم بوستیه : ساکت باشید

 

 

***

 

لیدی منحرف من

پارت 9 

بعد مدرسه

آدرین‌: نینو من باید برم قرار دارم باش

نینو: باشه رفیق فعلا

و از اونور

مرینت: آلیا من یه قرار دارم

آلیا: با کی ؟

مرینت : با آشنامون (بازم دروغ گفت)

آلیا : باش سلام منو برسون

مرینت : به کی ؟

آلیا : به آشناتون دیگه !!

مرینت : 🤣🤣 باشه آلیا شوخی کردم 

آلیا : مرینت مشکوکی

مرینت : نه خداحافظ

الیا: خداحافظ

مرینت در مترو رفت و تبدیل شد

و آدرین پشت بوته نزدیک مدرسشون

محل قرار ==》توی عمارت خالی نزدیک برج ایفل‌ 

‌اول کت نوار رسید و چند دقیقه بعد لیدی باگ

کت : چرا نمیایی تو 

لیدی : از کجا فهمیدی اومدم

کت : ما گربه ها خیلی باهوشیم سلام بانو

لیدی : آها سلام کت

کت : ما الان دو ساله همو میشناسیم نه

لیدی: خب آره

کت : به نظرت بهتر نیست هویت همو بدونیم

لیدی : خب چرا ولی حاکماث چی

کت : اون که نمیفهمه فقط من و تو

لیدی : قول میدی که به خاطر هویتامون شرور نشیم هیچوقت 

کت : آره

لیدی :پس بیا باهم به حالت عادی برگردیم

کت : واقعا

لیدی: اره چون منم می خوام هویتت بدونم

کت: اگه بدونی زیر این ماسک کیه سریع عاشقم میشی

لیدی : خب حالا😐😒

و باهم

خال ها خاموش . پنچه ها داخل

و تبدیل شدن به مرینت و آدرین

 

و تمام

 

و اما شرایط ۲۵ لایک و کامنت