🎀حکم عشق🎀 🅿🅰🆁🆃:9
اومدم با پارت جدید 🔥❤️ و سبک نوشته ی جدید 😉
رأی های رمان حکم عشق به طرز باور نکردنی بیشتر بود
به هر حال تو هنوز داری منو نگا میکنی(: ادامه 🥺❤️👈
خب عزیزان طرف صحبتم کسانی هستن که به حکم عشق رأی دادن و من تا حالا ندیدم شون
- لطفا اینجام حمایت کنید و لایک و کامنت بزارید
- منتظرم کامنت های زیبا تونو ببینم
- و اینکه از حمایت ها واقعا راضیم
- دوستون دارم ♥️
بیا پایین 🦋👇
سری تکون دادم و باهم از اتاق خارج شدیم
و وارد آشپزخونه شدیم
از شانس بدم فهمیدم دیر اومدیم یکی از همسرای ارباب توی آشپزخونه بود منو الیا رو از سر تا پا از زیر نگاهش گذروند و از روی صندلی بلند شد از شانس بدم فهمیدم رفتارش فرقی با رفتار ارباب نداره و خیلی مغروره و زود عصبانی میشه
به سمت منو الیا اومد چونه الیا رو گرفت و چند بار صورتش رو اینطرف اونطرف کرد و با عصبانی پشت به ما
به خانم مارشال گفت
_ کی این تنبل رو استخدام کرده؟ تا بیاد اینجا بخور بخواب کنه ؟
خدمتکار های توی آشپزخونه دست روی دهنشون بود و به الیا میخندیدن
از طرفی خانم مارشال سرشو پایین انداخته بود و چشم نگاه کردن به خانم رو نداشت
دلم براش سوخت ولی چیکار میتونستم بکنم منم مثل خودش ی خدمتکار بودم
یهو صدای مهربونی از پشت سرمون اومد برگشتیم و نگاش کردیم
چه زیبا و دل ربا بود از ظاهرش میشد فهمید همسر اول اربابه حالا میفهمم چرا ارباب طلاقش نداد
_تو اینجا چیکار میکنی لایلا
تنها کسی بود که خانم رو به اسمش صدا میکرد
لایلا با تعجب بهش نگاه کرد و با تته پته لب زد
_ ا اومدم به اینا یاد بدم که چطور نظم و انظباط داشته باشن
_ لازم نکرده..... ارباب قراره برن شهر بجای اینکه به فکر نظم و انضباط باشی برو پیشش
لایلا سرش رو پایین انداخت و چشم غره ای به خانم مارشال انداخت و از آشپزخونه خارج شد
خانم وقتی دید همه ی خدمتکارا بهش نگاه میکنن و هیچکس کاری انجام نمیده با صدایی نسبتا زیادی داد زد
_ چرا دارید منو نگاه میکنین به کارتون برسید
بعد رو به خانم مارشال کرد و گفت
_شماهم بیاین اتاقم
خانم مارشال سرشو تکون داد و دنبالش رفت
دوباره مثل همیشه شروع کردیم به کار کردن داشتم
میوه هارو میچیدم که کلویی هلم داد و لب زد
_ من اینکارو میکنم تو تازه واردی باید فقط یاد بگیری برای شروع برو از توی انبار میوه بیار
پوفی کشیدم و با اخم به سمت انبار رفتم درو انبار رو آروم باز کردم
که صدایی شنیدم
_ این سما میتونن ی شیر رو به راحتی از پا در بیارن
زود باش بریز توی کیسه اردا
چشمام گرد شد سم!!!!!!
این بدترین چیزی بود که شنیدم بعد چند دقیقه که از شوک خارج شدم صدای کلویی رو شنیدم
_هی تازه وارد کدوم گوری هستی
سرمو چند بازی به سمت چپ و راست تکون دادم
خواب ندیدم بیدار بودم میخواستن کیرو بکشن اصلا برای چی
در انبار رو کامل باز کردم و به سمت کیسه های ارد ها رفتم
توی کدوم ریخته بودن اینا بیشتر از ۳۰ هستن احتمالا
سر یکی از کیسه هایی که داشتیم ازش استفاده میکردیم رو
باز کردم
و کنار کیسه آرد نشستم و ی مشت آرد برداشتم و بو کشیدم
چند بار سرفه کردم بوی عجیبی نمیداد
از کجا بفهمم تو کدومشون سمه تازه سم هایی هم هستن که نه بو دارن ن مزه آه لعنتی با کلافگی آرد هارو ریختم
توی کیسه و لباسم رو تکوندم
که صدایی رو شنیدم
_میبینم که تازه وارد ما دزد تشریف دارن
سریع برگشتم سمت کلویی و لب زدم
_تو اینجا چیکار میکنی
ی نگاهی به لباسم انداخت و نگاهش رو توی چشمام ثابت گذاشت و لب زد
_ دیدم دیر کردی شک کردم
چند قدمی بهم نزدیک شد چونمو گرفت و صورتشو به صورتم نزدیک کرد
_ و البته شکم هم درست بود و جنابالی داشتی دزدی میکردی
_ ن کلویی دزدی چیه تو متوجه نیستی
_خوبم متوجهم
دستمو میگیره و منو میکشه از آشپزخونه خارج میشیم
به سمت اتاق لایلا یا خانم کوچیک میبره
در میزنه و منو میندازه توی اتاق
لایلا روی صندلی نشسته بود و داشت چایی کوفت میکرد
_چیشده کلویی برای چی اومدی اینجا این کیه
_ خانم این میخواست از انبار دزدی کنه که گیرش انداختم
لایلا چند سرفه میکنه لیوان رو روی میز میزارم و زود از روی صندلی بلند میشه
_ چه غلطی کنه دزدی کنه یا اجازه ی کی
مطمئن شدم بین دوتا احمق گیر افتادم آخه دزدی اجازه میخواد حالا اینش به کنار منکه دزدی نکردم
سرمو بالا آوردم و لب زدم
_نه خانم اشتباه میکنه من دزدی نکردم
روی زمین نشستم.
که کلویی لب زد
_خانم دروغ هاشو باور نکید رد آرد روی لباساش هست
خانم کوچیک با پاش میزنه به پهلوم از دردش روی زمین
میوفتم نزدیک بود خون بالا بیارم اخه اینقدر بی رحم
اشک توی چشمام حلقه میزنه
_التماستون میکنم من قصدم دزدی نبوده
دهن لایلا باز میشه تا چیزی بگه که صدای عصبی و بلند ارباب بلند میشه
⁴⁹⁶⁶کاراکتر
طولانی گذاشتم باید سپاس گذار باشید
اسپویل نمیکنم ولی میگم پارت بعد خیلی عاشقانس❤️
خیلی خیلی ممنون میشم لایک و کامنت بزاری ❤️💬
هم شرط بالا میره هم تعداد کاراکتر های هر پارت 🌱🌋
38❤️ 64💬
پارت بعد از اینم طولانی تره
لایک و کامنت فراموش نشه ♥️💬
- پارت بعد: به طرز عاشقانه ای ازت متنفرم 💜 گذاشته خواهش شد 🐾♥️