لز در مدرسه🤭

اهم اهم سلام سلامممم مرسی از حمایتاتون قشنگم بپر ادامه که یه پارت آب دار اوردم
به پا خیس نشی🌊
حرفی نمیزد و محکم منو بغل کرده بود که یهو خیسی لباشو رو لبام حس کردم چشمام داشت از حدقه میزد بیرون ولی از حق نگذریم داشت خوشم میومد😔
بعد چند ثانیه همراهیش کردم تا اینکه نفس گرفتن واسمون سخت شد و جدا شدیم جای مناسبی نبود و ممکنه بود هرکسی یهو وارد شه...
دستمو کشید و سریع منو برد تو یکی از سرویس بهداشتی ها و درشو قفل کرد من حس خیلی عجیبی داشتم و تو فکر خودم بودم که دوباره لباشو روی لبام گزاشت و همزمان داشت از روی لباس بهشتم رو دستمالی میکرد
بعد از چند ثانیه از لبام جدا شدیم و لباسامو داشت در میآورد که من ترسیدم ولی دو دل بودم
بعد از چند ثانیه تسلیم شدم و خودمو در اختیارش گزاشتم لباسامو که در آورد فقط با لباس زیر بودم ولی از شانسم لباس زیر های اون روزم تورتوری بود🤡
شروع کرد به مالوندن ممه هام و منم داشت خوشم میومد که یهو یه اتفاق غیر منتظره افتاد که جیغم رفت هوا!از روی سوتینم نیپلمو با دندو کشید که اشکم دراومد بعد از توی بند ازادشون کرد و شروع کرد به خوردنشون
که...
پارت بعد اگه حمایتا خوبی نبود ادامه نمیدماا🫠
بترکونیننننن تا پارت بعد بای بای قشنگام