تنفر من برای عشق تو p5 ( نیمه اول )

S.Y S.Y · 1403/07/24 21:33 · خواندن 2 دقیقه

بفرما ادامه برای یک پارت ژذاببببب

مرینت: سرم رو گذاشتم رو شونش و گفتم
من خیلی ...ترسیده ب...ودم ..هق
آدرین: بغلش کردم یکم که آروم شد به صورتش نگاه کردم چشم های زمردیش پر از اشک بود اشک هاشو پاک کردم و گفتم

آدرس خونت کجاست؟
مرینت: چرا؟
آدرین: میخوام ببرمت خونت
مرینت: رستوران چ.....
آدرین: اونو ولش کن بگو آدرس خونت کجاست
مرینت: باشه
راوی: بعد از گفتن آدرس خونش سر ۱ دقیقه رسیدن
مرینت: ممنونم
آدرین: هنوز برای تشکر زوده
مرینت: چی؟
آدرین :امروز انگار حالت خوب نبود و تب داشتی
مرینت: دستمو گذاشتم رو پیشونیم اینقدر داغ سریع ورداشتمش
مهم نیست
آدرین: نوچ نمیشه بیا بریم تو
مرینت: باشه
آدرین: یهو دیدم مرینت داره میوفته سریع گرفتمش دستمو گذاشتم روی پیشونیش یا حضرت پشمممم! اینکه داره میسوزه سریع بغلش کردم و رفتیم بالا کلیدش رو از توی کیفش در اوردم و درو باز کردم رفتم تو اتاق و گذاشتمش روی تخت رفتم تو آشپزخونه یک ظرف پلاستیکی برداشتم بعد پر یخ و آبش کردن یک دستمال پارچه برداشتم و رفتو اتاق دستمال رو خیس کردم و گذاشتمش رو پیشونیش و بعد روش یک پتو نازک انداختم رفتم و دنبال قرص گشتم تو کشوعه دارو ها برگشتم و قرص هارو گذاشتم رو میز دستمال رو که برداشتم گرم گرم بود ! دوباره با آب یخ خیسش کردم یک لیوان آب خنک اورد مرینت تو حالت هوشیاری و بی هوشی بود قرص هارو تو دهنش گذاشتم و بهش آب دادم که بخوره بعد دوباره خوابوندمش و چند تا دستمال دیگه آوردم روی پاش هم گذاشتم و با دستمال دیگه صورتش رو خیس و خنک میکردم
۲ هفته بعد
مرینت: آدرین نمیدونم چجوری ازت تشکر کنم
آدرین: عیبی نداره
مرینت: حاضرم هر کاری برای جبران برات بکنم
آدرین: هرکاری ها؟باشه پس هفته بعد بیا خونم باشه؟
مرینت: آممم باشه!

هفته بعد

مرینت: یک لباس خوشگل ناز کرم پوشیدم موهامو بافتم و عطری که خیلی خوش بو بود رو زدم آرایش ملایم کردم و راه افتادم هوا خیلی خوب بود داشتم راه می‌رفتم و به پارک نگاه میکردم که یهو افتام روی کسی سرم آوردم بالا وگفتم ببخشی...عه آلیااا تو اینجا چیکار میکنی