عاشق متجاوز 💦 پارت ۱۴
فقط به خاطر بعضی ها ادامه میدم به خاطر درخواست خیلی هاتون شخصیت ها حذف کلا تمام پارت های فصل دو الان فصل یک هستیم و فعلا قرار نیست بریم فصل دو پس کلا فصل دورو فراموش کنین و از پارت آخر شروع میکنیم اگر حمایت ها بهتر بشه قول میدم ۴ پارت پشت سر هم بدم ولی خواهش میکنم بازم حمایت ها برگرده
آنیا: این روزا که داخل اتاقم بهم خیلی خوش میگذره چون هم نت رایگان داره هم تراس داره هم تو یخچال یک عالمه خوراکی هست امروز یک فکری به سرم که به دامیان پیام بدم رفتم تو پیویش و نوشتم
فقط به یک شرط میام بیرون که تا یک ماه رابطه نداشته باشیم و هرچی من بگم قبول کنی
و بعد ارسال کردم ولی چه خوب میشه اگه قبول کنه میخوام برم لب ساحل خرید کنم رستوران برم ولییییییی تکی برم چون اصلا خوشم نمیاد زیاد با آدما باشم بعدش رفتم حموم بعد اومدم یک ست تام شلوارک کرم برداشتم و پوشیدم خیلی خسته بودم و همون خوابیدم.....
دامیان: دیدم یک پیامک از طرف آنیا اومده که شرط گذاشته منم قبول کردم چون میخواستم ببینمش از همه مهم تر قراره تو جزیره توقف کنیم تو و قراره خیلی خوش بگذره
فردا صبح
انیا: با صدای بوق کشتی بیدار شدم و دیدن که بلههه رسیدیم سریع رفتم یک تاپ خوشگل و خنک با یک شلوارک گشاد پوشیدم کلاهم رو برداشتم و عینک آفتابی زدم و درو باز کردم و رفتم به سوی ماجرا جویی.....
میدونم کوتاه بود ولی میخاستم فقط ببینم حمایت میشه یا نه شرط ۱۵ لایک و کامنت
فعلا