حادثه ناگوار : معرفی و پارت 1
سلام سلام با یه رومان جدید به اسم حادثه ی ناگوار اومدم تو این پارت بیشتر خلاصه و معرفی هست
راستی رومان تنفر من برای عشق تو رو بخوانید رومان اشتراکی من یسنا هست ولی این رومان رو خودم به شخصه مینویسم
ببخشید زیاد حرف زدم برو ادامه 👇🏻👇🏻👇🏻
سلام اسم من کیلویی هست من یه خواهر از خود کوچک تر دارم
من 19 سالمه و عضو یه خانواده ی معمولی اما با شخصیت و محترم هستم
خب بیاید و بارندگی من آشنا بشید
فلش بک به 4 سال پیش
داشتم به سمت مدرسه میرفتم که چشم هایی به رنگ سبز زمردی دیدم اونقدر محو نگاهش شده بودم که نفهمیدم کی زنگ کلاس خورد داشت به سمت کلاسش میرفت من هم همین طور که دیدم در کلاس من رو باز کرد و رفت داخل خیلی ذوق زده شده بودم خودمم نمیدونم برای چی ولی
حس کردم که تو همون نگاه اول عاشقش شدم
زمان گذشت و گذشت که تا به خودم اومدم دیدم 2 سال گذشته با گذشت زمان به هم نزدیک تر شدیم تا اینکه یک روز من رو به خونشون دعوت کرد منم که از خدا خواسته قبول کردم
وقتی برگشتم خونه ای نهو چی رفتم سراق کمد لباس هام ولی هرچی فکر میکردم هیچ کدوم از این ها برای فردا خوب نبود برای همین تصمیم گرفتم برم
خرید و چند دست لباس خوشگل برای
خودم بخرم تو فکر همین چیزا بودم که یهو به ذهنم رسید به زویی زنگ بزنم اون دوست صمیمی منه و طراحه لباس و سلیقه ی خیلی خوبی هم تو انتخاب لباس داره گوشیم رو برداشتم که بهش زنگ بزنم که یه مسیج از طرف...
( ! _ ! ) ( ! _ ! ) (*-*) (*-*) ( ^ _ ^ ) ( ^ _ ^ )
تاماااامممم
خب دوستان اینم از پارت یک کم بود چون پارت اول بود میخواستم ببینم دوست دارید ادامش بدم یا نه
اینم بگم که پارت بعد منحرفیه
خب چالش داریم
کلویی عاشق کی شده؟
پیام از طرف کی بود؟
در پارت منحرفی بعد چه اتفاقی می افتد؟
هرکس یه سوال هم درست جواب بده 20 کاراکتر به پارت دو اضافه میشه ولی لطفا از نظر و جواب های دیگران کپی نکنید و اگر هم کردید حصاب نمیشه
اینم بگم که هرکس درست بگه اسمش تو پارت بعدی میاد
شرط پارت بعد 15 لایک و کامنت ❤️💬
جواب چالش ها حصاب نمیشه دوستان
فعلا بای 👋🏻👋🏻🎉🎉
تا پارتی دیگر اون یکی رومانمم لطفا حمایت کنید پارت یک رو یسنا جان داده