رمان عشق بی رحم پارت ۴ فصل ۲
بدو
آدرین
تیر خورد به پای لوکا یکی از دور شلیک کرد
پلیس. دست ها بالا از جاتون تکون نخورین
لایلا
یکی از پشت بیهوشم کرد و مرینت از تو دستم رها شد
گابریل. گفته بودم به پلیس خبر بدی برات بد
آدرین. تفنگ رو گرفت جلوم میخواست شلیک کنه اما مرینت بلند شد و گابریل رو از پشت هل داد و تفنگ بو از دستش گرفت پلیسا اومدن گابریل و لایلا رو دستگیر کردن و بردن مرینت دوید سمت لوکا و بغلش کرد
فیلیکس اومد و فیلم رو داد دست پلیس امبولانس اومد و لوکارو بردن بیمارستان
آدرین. دستاشو باز میکنه که مرینت مثل بچه ها میدوه سمت آدرین و بغلش میکنه
مرینت. بعد اون همه کتک هایی که از اونا خوردم بالاخره به آرامش رسیدم
آدرین. حالت خوبه
مرینت. خوبم فقط سرم درد میکنه و لباسام پاره هست
آدرین. فیلیکس فیلم رو نشون پلیس دادی
ف. آره اونا مستقیما رفتن زندان آب خنک بخورن
چطوری زنداداش قشنگم
مرینت. مرسی خوبم مجردی اومدین؟
ف. آره نمیشه که شما زن هارو هرجا میریم ببریم که
آدرین. حالا بیاید بریم خونه
یهو صدای شلیک اومد نه نه نه تمام لباس های مرینتمرینت خونی شد برگشتم پشت سرمو نگاه کردم ولی کسیکسی نبود سریع مرینت رو بغل کردم اون بیهوش شده بود
اد. مرینت بیدار شو تروخدا به خاطر بچمون
مرینت. ا..د..ر.رین .....
آدری. نه مرینت چشاتو باز کن تو نمیتونی تنهام بزاری
بغلش کردم و بردمش به اولین بیمارستانی که دیدم سریع منتقلش کردن اتاق عمل
فیلیکس. قوی باش داداش مرینت دختر قوی هستش اون دووم میاره الان فقط براش دعا کن همین
آدرین. داداش هق اگه هق اگه مرینت برنگرده چی هق هق هق
فیلیکس. آروم باش داداشیی بیا بریم یه سری به لوکا بزنیم
آدری. مگه اونم اینجاس؟ هق هق
فیلیکس. آره بیا بریم
آدرین. هق باشه هق
تمام
شرط ۱۰ لایم و کامنت
بوج به بهشت زیباتون