عشق کوچولو ❤️💦 پارت ¹
·
1403/02/24 20:45
· خواندن 1 دقیقه
❤️🥺
adrian:
پارتی:
روی صندلی نشسته بودم دخترای زیادی خودشونو بهم می مالوندن علاقه ای به مست کردن نداشتم و سخت مست میشدم
دختر بازی و رابطه با دخترا به چشمم قدیمی شده بود
ی دوره کوتاه که رو تخت تکرار میشد
لیوان مشروب داخل دستم بود
به دور و برم نگاهی انداختم
گوشه ی این عمارت دختر خیلی جوونی دیدم دقیق تر نگاهی انداختم پسرا اذیتش میکردن
میشد به طور قطعی گفت هنوز به سن بلوغ نرسیده بود کی اجازه ی ورود این دختر بچه رو به اینجا داده بود
چرا کسی بیرونش نمیکنه..؟
لیوان رو روی میز انداختم و به سمتش رفتم...
خب این کوتاه بود میخوام ببینم حمایت میشه تا پارت گذاری کنم❤️🥺