صیغه اجباری 🍷🤍 ❶:𝖕𝖆𝖗𝖙
نویسنده ی جدیدم 💛 بیا ادامه 🥺❤️👈
نویسنده ی جدیدم و ممنون میشم اولین پستم داخل این وب رو لایک کنی 👻😐❤️
شخصیت ها به مرور زمان وارد رمان میشن
░░░░░░░░░░░░░░░☯░░░░░░░░░░░░░░░░
درس و دانشگاه داشت تموم میشد بعد این باید کلی کار کنم تا خرج دوا درمون مادرمو پیدا کنم
به سمت خونه راهی بودم از کوچه های تنگ و خلوت رد میشدم تا به خونه برسم
با شایعاتی که این چند روز دهن به دهن میشد ترس از تنها راه رفتن داشتم
***
زنگ رو زدم و پدرم بدون پرسیدن اینکه کی پشت دره در رو برام باز کرد
وارد خونه شدم و طبق معمول سلامی کردم به سمت پذیرایی رفتم و مهمون هایی که اومده بودن رو دیدم
پس برای همین پدرم عجله داشت
دوست و همکار پدرم بود با خانوادش اومده بودن عیادت مادرم
[گابریل اگرست]
{ آدم جدی و مغرور مهربونه و در این حال ساده
خانواده: ادرین اگرست__امیلی اگرست:__ اریکا اگرست-}
با علامت مادرم وارد آشپزخونه شدم
سابین : مرینت اقای اگرست و خانوادش به عیادت من نیومدن
متعجب پرسیدم
_ پس برای چی اومدن..؟
پشت ی نفس عمیق دهن باز کرد : برای خاستگاری تو اومدن آقای اگرست تورو برای پسرشون پسندیدن
تعجب جاشو به خشم و عصبانیت داد
_ من نمیخوام نمیخوام قبول کنم
_ میدونستم قبول نمیکنی ولی من پدرتون قانع نمیکنم
با اخم وارد اتاقم شدم و لباس های زیبایی از کمد برداشتم و پوشیدم مجددا وارد آشپزخونه شدم
بدون توجه به مامانم سینی چای رو برداشتم و به سمت پذیرایی رفتم
***
بعد تارف کردن چای ها کنار پدرم نشستم
گابریل: خب بریم سر اصل مطلب من دختر شما و پسندیدم برای پسرم به عنوان صیغه موقت پسر من شدیداً بع تمکین ی دختر نیاز داره
نفسم بند اومد بود تمکین صیغه این دیگه چجور زندگیه
چطور اینقدر رو داره
امیلی: فکر کنم زوج ها باید باهم خصوصی صحبت کنن
پدرم سریع از روی مبل بلند شد و لب زد : البته باید صحبت کنن ولی اجازه میخوام من هم خصوصی با دخترم صحبت کنم
***
وارد اتاق شدیم و پدرم درو بست
تام : به فکرت نزنه جواب منفی بدی فهمیدی
_ پدر گابریل صاف تو چشمام نگاه کرد گفت صیغه اونم موقت. چطور توقع داری من قبول کنم
_ ساکت باش تو حق رد کردن نداری به محض رد کردن باید از این خونه بری متوجهی. درضمن حال و روز مادرتو نمیبینی به شیمیدرمانی نیاز داره
توکه نمیتونی همچین پولی بدی حالام میری و مثبت جواب مثبت میدی
سرمو پایین انداختم و قبول کردم
از اتاق بیرون اومدیم و رو به روی جمع ایستادم
گابریل: خب دخترم نظرت چیه؟..؟؟
_ من....
لایک و کامنت فراموش نشه ❤️💬💬💬