عشق ناخواسته P2

Melody Melody Melody · 17 ساعت پیش · خواندن 4 دقیقه

پارت جدیدددد 

هایییی بدون هیچ حرفی میرم ادامه

 

     _________________________________________

#ویلیام 

سوار ماشین شدم و گوشیمو برداشتم و زنگ زدم به مایکل 

W:مایکل اطلاعات رو جمع کردی؟ 

I:بله قربان بگید کجایین من میام پیشتون

W:خودم میام پیشت.....خونه ای؟       I:بله قربان

گوشی رو قط کردم و استارت زدم و راه افتادم ولی در طول راه اون پوزخند پدر امیلی میرفت روی مخم انگار که انتظار اینو داشته و براش از قبل اماده بوده 

وقتی رسیدم خونه وارد شدم و رفتم سمت اتاقم و مایکل اومد تو اتاقم و منم پشت میزم نشستم 

مایکل ایجاد رو گذاشت جلوم و اطلاعات رو نشونم داد

W:ببخشید روز تعطیل مجبورت کردم اینکارو کنی حالا میتونی بری 

I:خواهش میکنم قربان.....پس من میرم 

خدافظی کرد و رفت منم رفتم بدرقه اش کنم و بعدش برگشتم پشت میزم و اطلاعات رو نگاه کردم 

رفتم تو قسمت اطلاعات کارگران و دوباره عکس همون دختر رو دیدم 

توی عکسش هم به زیبایی واقعیتش بود 

اصلا نفهمیدم چقد گذش ولی فکر کنم چند دیقه ای محو عکسش بودم و بعدش به خودم اومدم

اسمش رو نگاه کردم « الا واتسون » 

W:حتی اسمشم به اندازه خودش قشنگه 

به سوابقش نگاه کردم از اینکه کی متولد شده تا اینکه امروز غذا چی خورده 

به طرز عجیبی چهرش برام اشنا بود و وقتی به سوابق دبیرستانش نگاه کردم متوجه شدم که یکجا بودیم ولی من سال بالاییش بودم ولی یادمه همه اون موقع زیباترین دختر مدرسه صداش میزدن و حتی خیلی از سال بالایی ها تاحالا بهش پیشنهاد دادن ولی اون همه رو رد کرده 

ولی جدا از اینا من باید راضیش میکردم باهام ازدواج کنه ولی واقعا نه به صورت قراردادی پس بلند شدم و رفتم رستورانشون وقتی وارد شدم قیافه خوشگلش رو با لباس کار رو پشت پیشخوان دیدم 

A:خوش اومدین چطور میتونم کمکتون کنم؟ 

وقتی صداش رو شنیدم کامل مطمعن شدم ایشون زن زندگیه

W:من میخوام با شما صحبت کنم میتونم چند لحظه وقتتون رو بگیرم؟ 

A:در چه مورد؟     

W:شما بیاین بریم باهم بشینیم من میگم

#نویسنده 

از اونجایی که الا دختر خوش رو و اجتماعی بود رفت تو اشپز خونه و رو به اولیویا گفت

A:اولیویا مشتری میخواد باهام حرف بزنه من میرم استراحت فقط ۱۰ دیقه 

O:اوکی الان زیاد مشتری نداریم.......سوفیا برو پیشخوان وایسا

S:چشمممم

الا رفت و جلوی ویلیام نشست 

A:خب در چه مورد میخواید صحبت کنید

W:اول از همه بزارین بهتون خودمو معرفی کنم.....من ویلیام اسمیت هستم 

A:خوش بختم منم..... 

W:الا واتسون......میشناسمتون 

الا خنده عصبی ای کرد و کمی مشکوک شد ولی ظاهرش رو حفظ کرد 

A:اها که اینطور بهرحال خوشبختم 

W:همچنین......من امروز اینجام که باهاتون راجب یک چیزی حرف بزنم 

A:ببخشید اگر راجب قرار گذاشتنه باید بگم که متاسفم ولی من فعلا میخوام زندگی خودمو بکنم 

W:قرار گذاشتن که نه میخواستم راجب ازدواج حرف بزنم 

الا سعی کرد خونسرد باشه و خودشو عصبی نکنه

A:ما حتی قرار هم نمیزاریم که ازدواج کنیم 

W:اگر بگم بجاش بهت پول میدم چی؟ 

الا فهمید قضیه چیه و تک خنده ای کرد و گفت

A:ازم میخوای قراردادی ازدواج کنم؟ 

W:اره بجاش بهت پول میدم 

A:ببین اقا پسر که اسمت ویلیامه اگر فکر کردی من با پول خر میشم برو عمت رو خر کن و دور منو خط بکش 

W:اولا با بزرگترت درس حرف بزن دوما اگر بهت بگم ۱ میلیارد دلار میدم بهت چی؟ 

A:بهت گفتم که من رو نمیتونی با پول خر کنی رقمت هرچقدر میخواد باشه من راضی نمیشم چون عشق واقعی رو به پول شما پولدار هایی که خیلی به به خودتون میندازین ترجیح میدم پس فعلا بای 

بعد از این حرف الا پا شد و دوباره رفت سر کارش و عجیب تر این بود که ویلیامی که تا بحال دلش برای کسی نلرزید بود این سری لرزید 

ویلیام باید عصبی میبود ولی الان از چشماش عشق میبارید ولی به خودش اومد و بعد بلند شد و داشت میرفت و همزمان داشت به این فکر میکرد که چطوری الا رو تحت تاثیر قرار بده 

که یهو چشمش به برگه ی جلو در افتاد و فکری به سرش خطور کرد 

دوباره رفت داخل و رفت سمت الا

A:باز چیه      W:میخوام با مدیرمون حرف بزنم 

A:واسه استخدام؟      W:بله 

A:فکر کردی اینجوری میتونی منو راضی کنی؟ به همین خیال باش 

W:حالا میبینیم......مدیرتون رو صدا کن 

A:خیلی خب ول ی اینجا به مزاق شما پولدار ها نمیخوره ها خود دانید 

الا رفت و وارد اشپز خونه شد و اولیویا رو صدا زد

A:اولیویا یکی برای استخدام اومده 

O:الان میام 

#ویلیام 

من میدونستم قبولم میکنن چون اولا با اینکه بچه پولدار بودم اشپزیم خوب بود دوما پول داشتم میتونستم با پول راضی کنمش ولی نیازی به روش دوم نبود و وقتی باهام مصاحبه کرد قبولم کرد 

O:میتونی از فردا بیای     W:میتونم از الان بیام؟ 

O:از الان؟ چقد مشتاق کاری.....البته که میتونی بیای 

 

 

 

 

 

 

 

 

4931 کاراکتر 

امیدوارم خوشتون اومده باشه راستی پارت بعدی قراره 😈😈باشه 

پس منتظر باشین شرطش 

۱۵ کامنت  ۱۰ تا لایک