
مو حنایی 👑 پارت ۱۷

بعد از سال ها 💗 ممنون از حمایت زیادتون بابت رمان مو حنایی 👑
# سلام ببخشید خانم هانیه علی زاده اینجا هستن
« بله جناب سوران ،هانیه بیا اینجا.
دستام یخ زد یعنی چی شده یعنی هانیه چیکار کرده هوففف آروم باش حنا
- ببخشید خانم بایرامی میشه منم برم باهاش
# میتونه قربان
پلیسه سر تکون داد
- ببخشید جناب سروان چیزی شده
دستای هانیه داشت میلرزید فک کنم باز یه کارای کرده
- چییییی شما کی هستید
+ پیمان؟
- پیمان دیگه کدوم خریه
« هوم پس موحنایی تویی
سرم رو نوازش کرد
- ولم کن عوضی
« هیس من با تو کاری ندارم ولی خب
نگاهش رفت روی هانیه بعد هانیه رو بلند کرد و برد
صدای اومدن رو شنیدم
همون عطر تلخ همون صدا
+ پارسال دوست امسال آشنا
- تو کی هستی
چشمام رو باز کرد
- بازم تو چیکارم داری نکنه میخوای...
+ نه نترس یکی هست بسمه شاید برای هانیه خانم باشه ولی....
- پس میخوای با اون س ک س کنی ؟
+ نه میسپرمش به پیمان، ازت یه کاری میخوام البته که به واقعیت تبدیل میشه ولی خب ......
- ولی خب چی ؟
پایان امیدوارم خوشتون اومده باشه 💗 ممنون میشم لایک زیر رو قرمز کنی ❤️😁