
مو حنایی 👑 پارت ۳

راستش گفتم ۳ تا بزارم بپر ادامه
#مو_حنایی 🧡🐿
پارت 3
با دردی که تو کمرم پیچید چشمامو باز کردم..
کش و قوسی به بدنم دادنم که درد کمرم بیشتر شد، چشمامو باز کردم و با دیدن اتاق ناآشنا مبهوت تو جام نشستم
دیدن لباسام که بهم ریخته دور تا دور اتاق پخش و پلا بودن بهتم رو بیشتر کرد
سرم تیر می کشید و درکی از اتفاقات گذشته نداشتم
سریع بلند شدم و تا متوجه تنعریونم شدم
قلبم تند تند میزد
چه بلایی سرم اومده بود؟
ملافه ای که یه گوشش خونی بود همه چیز رو مثل پتک سرم کوبید
صدای اون مرد... لرزون مقابل آینه قدی اتاق رفتم...
اون رد های کبودی روی بدنم ....
گیج کل اتاق رو نگاه کردم، هیچ اثری ازش نبود
حتی تیکه لباسی ازش نبود
تند تند لباسام رو تن زدم، با بدنی لرزون و هراسون سمت در رفتم
با باز کردن در و دیدن راهروی خلوت، بر خلاف دیشب ...بلاخره اشکام ریخت
زدم زیر گریه و پله ها رو پایین رفتم
_هاااانیهه؟ هانیهه...
ممنونم از همتون
برای پست بعد واقعا 😂
۷ کامت بجز کامنتام 🔥
۵ تا لایک 💗
بای.....