منحرفان شریف

سلاممم حمایتا خیلی کم بود ولی به یه پارت خوب اومدم امیدوارم قلم منو دوست داشته باشین خب بگم که من چند روزی نمیتونم تو این وب فعالیت کنم و نیستم 

پس فعلا این پارت رو بهتون میدم و اینکه منحرفی نیست

صبح از خواب بلند شدم دیدم عرق سرد کردم ولی هیچی یادم نمیومد . ولی آخرش میدونستم کابوس های شبانه ام منو راحت نمیزاره همش بخاطر تجاوز های جنسی اون کثافته( ناپدریش) . تازه باید بدهی های کثیفش  رو هم من بدم . چند بار برای علائمم دکتر رفتم که گفت باید پیش روانپزشک برم توی خونه تنها نباشم ولی هم هزینه روانپزشک زیاده هم هیچ دوستی ندارم.

یه چند تا لباس ساده تنم کردم و موهامو گوجه ای بستم . امروز اولین روزی بود که توی شرکت MkM( ام کی ام شرکت سرمایه گذاری ) استخدام شدم و قراره کار کنم . ولی اولش باید پیش رئیس رزومه بدم

یه اسنپ گرفتم و به شرکت ام کی ام رفتم و خانم کتی ( معاون رئیس )رو پیدا کردم  و ازش پرسیدم که دفتر رئیس کجاست و اونم راهنماییم کرد. به دفتر رئیس رفتم و شروع کردم به معرفی کردن خودم و توضیح دادن رزومه ام.

_ آملیا آندره هستم و ۲۳ سالمه 

پدرم رو توی ۸ سالگی از دست دادم و مادرم هم توی کافه کار میکنه 

تک فرزندم 

۵ سال حقوق خوندم اما بعدش شروع به کار کردم و ۴ سال سابقه کار دارم امیدوارم منو بپذیرین.

سرمو خم کردم و عقب رفتم.

نگاهی بهش انداختم . هیکل لاغری داشت ولی میتونستیم بفهمیم سیکس پک داره و موهای طلاییشو به بالا حالت داده بود و یه گردنبند مردانه انداخته بود

گلوشو صاف کرد و گفت: سابقه خوبی داری خانم اندره.

مجرد یا متاهل؟

یه لحظه از سؤالش شوکه شدم ولی به خودم اومدم و گفتم: قربان مجردم 

که سریعا بلند شد و گفت: میتونی از الان کارتو شروع کنی.

از خانم کنی لباس های محل کارت رو بگیر و توی دفترم شروع کن .

دفتر های حسابداری رو هم از خانم کتی بگیر یادت باشه توی کارت هیچ اشتباهی نباشه .

سرمو به نشونه چشم خم کردم و پیش خانم کتی رفتم 

نگاهی به لباسش انداختم یه شلوار لی با یه نیم تنه لی 

چقد فرمشون قشنگ بود.

یه دست لباس بهم داد و منم رفتم توی پرو که لباس عوض کنم که.....