گوربای من پارت 8

sarina :) sarina :) sarina :) · 1403/07/12 20:58 · خواندن 2 دقیقه

ادامهههه

هعیییییییی ینی من الان باید این کمردرد کوفتی برم مدرسه اهههههه تازه امتحان هندسه ام دارمممم

هیچی نخوندمم اییییی فیلیکس ایشالا بمیری که همه ی اینا از گور تو بلند میشهه 

فیلیکس ازونور در حال مسواک زدن با دهن پر کف : 

به مل .. لبفی ..نداله ..هاا( به من ربطی نداره هااا)

مایا : باش باش فعلا تا مامانم بیدار نشده سریع یونیفرمتو بپوشو زودتر برو تو مدرسه همو میبینیم 

فیلیکس : عهههه ولی من میخوامم با تو برمم نامردددد 

مایا: باش  پس همین الان مامانمو بیدار میکنمو بهش میگم تو گربه نمایی 

مایا : مامااااان 

فیلیکس : نههه زر زدم خدافظ تو مدرسه میبینمتتتتت الفرارر !!

از زبون مایا : 

بعد ازینکه فیلیکس رفت منم حاظر شدمو رفتم  

تو راه لیسارو دیدم یه پسره داش ازش میخواس باهاش قرار بزاره البته که مث همیشه قبول نکردو در رفت 

خواستم بهش سلام کنم ولی خب ازون پسره عین میگ میگ در  رفته بود 

هعییی خداااا 

به راهم ادامه دادم یهو کمرم تیر کشیدو نزدیک بود بیفتم هعیی همین کم بود کمردرد از یه طرف فیلیکس از یه طرف امتحانامم از یه طرف

 حالا الان میفتم صورتمم به فاک میدممم 

چشامو بستمو منتظر بودم که بیوفتم ولی انگار رو هوا بودم چشامو باز کردم یه پسر خیلی جاذاب دیدم 

از خودم یه نیشگون گرفتم چشامو مالیدم ولی پسره هنوز اونجا بود 

مایا : اهااان پس بالاخره مردم اخیششش راحت شدما حالا تو بهشتم نه البته که اگ باشم فک کنم دیگ کسی نره جهنم چون خودم از همه سرترمم

پسره : چرا چرت و پرت میگی هویییی حالت خوبه ...؟

انقد درگیر فک کردن بودم که نشنیدم چی گف 

پسره : هعییی چه میشه کرد پرنسسی بقلم کردو تا درمانگاه مدرسه برد وقتی بخودم اومدم دیدم رو تخت درمانگاهم 

پسره بقلم نشسته بودو منتظر بود بیدار شم

 عوااا خاک به سرم از شدت ترس غش کردم روم سیا  

پسره که دید  بیدار شدم ذوق کردو گف بالاخره بیدار شدی پرنسس خانوم

 راستی اسمت چیهه کلاس چندمی من  ری ام کلاس دوازدهم کلاس 2 خوشبختم 

گفتم : من مایام کلاس دوازدهم کلاس 1 همچنین راستی مرسی که تا درمانگاه اوردیم اگ تو نبودی فک کنم الان صورتم به چخ رفته بود 

گف :  خواهش کاری نکردم که راستی زنگ اول تموم شدد اگ مث ما امروز امتحان داری بدو برو 

وایییی کلن امتحان هندسه یادم رفته بوددد از تخت جهیدم پایین 

گفتم : خدافظ ری بعدن میبینمت !!!

گف :  اوک  فعلا 

تاماممم  ببخشید دیر شد ولی بخاطر امتحان هفتگی نمیتونستم پارت بدم 

این پارت شرط ندارههههه برید حال کنیددد