گریزان💀⚡P6
سلاممم چطورین؟پارت ۶ را آورده ام پارت بعدی مونحرفیه هااا😂😈
قرار شد با آدرین بریم پارک جنگلی ساعت ۵ و ساعت۸ برگردیم.
مدرسه تموم بود و من خونه بودم.نگاهی به ساعت کردم...وای ساعت چهاره برم حاضر شم
حموم که رفته بودم رفتم و یه پیراهن مشکی توری پوشیدم با یه کیف از برند گوچی که اونم سیاه بود.میکاپ کردم:یه رژ قرمز که خیلی جیغ نباشه،سایه ی طلایی و صدفی،رژگونه صورتی کم رنگ و کانسیلر.یه خط چشم کم رنگ کشیدم و کفشای پاشنه بلند مشکیمو پوشیدم.
سوار ماشین شدم و راه افتادم.
وقتی رسیدم ساعت ۵ بود.داشتم دنبال آدرین میگشتم که کسی صدام زد:مرینت!
برگشتمو آدرین رو دیدم.
م:سلام
آ:سلام😻
یکمی باهم قدم زدیم و شب شد. نگاهی به ساعتم کردم.ساعت ۷:۲۰ بود.خب وقت بود یکم.اووففف سردههه.دستامو ضربدری رو هم گذاشتم و مچاله شدم(😂)آدرین یهو نگام کرد و گفت:سردته؟
سرمو تکون دادم.
آ:صبر کن الان میرم یچی بیارم گرمت کنه.
م:باشه
آدرین رفت و ده ثانیه بعد ،چیز گرمی رو شونه هام قرار گرفت.نگاش کردم،کت آدرین بود!
م:مرسی😻
آدرین لبخند زد.تو اون بلوز سفید خیلی هیکلش بیشتر خودنمایی میکرد و س.ک.سی تر بود😰اهوم خب بگذریم.یکم دیگه قدم زدیم و دوباره نگاه ساعتم کردم.ساعت هفت و نیمه.
م:بای آدرین من دیگه باید برم😀❤
خواستم کتو بهش بدم که گفت:نه،فردا تو مدرسه بده
م:باشه
ماشینو روشن کردم و راه افتادم به سمت خونه.
*************************************************
فردا
_آدرین اگرست؟
_غایبببب
نگاهی به صندلی خالیش انداختم.قرار بود کتو بهش بدم که😕
زنگ تفریح به گوشیم پیام اومد: سلام مرینت.امروز نتونستم بیام مدرسه.بیا به این آدرس و کتو اگه زحمتی نیس بهم بده.مرسی.
آدرین بود.ای بابا.خب باشه امروز میرم خونشون.یعنی خونش.
رفتم خونه و لباسامو عوض کردم.حوصله نداشتم پس سریع لباس پوشیدم که برم خونش و زود برگردم.یه کراپ تاپ طلایی اکلیلی با یه لگ مشکی چرم و کتونی سفید با یه کوله پشتی مشکی.
رسیدم خونه و رفتم بالا.دینگ دینگ
آ:کیه؟
م:مرینتم اومدم کتو بدم بهت
آ:آها اومدم
درو باز کرد و سلام گفت.منم سلام کردم و سریع کتو دادم دستش.برگشتم که برم که دستمو گرفت.برگشتم. :بله کاری داری؟
آ:اممم میگم بیا تو میخوام اتاقمو نشونت بدم که دکوراسیونشو عوض کردم.
مردد بودم اما برای اینکه ناراحت نشه رفتم تو و درو پشت سرم بستم.دنبال آدرین رفتم تو اتاق.واوووو😻چه اتاق باکلاسی!گفتم:قشنگه.رو تختیش ساتن قرمز بود.نشستم رو تخت تا روتختیشو لمس کنم.نرم بود. خواستم بلند شم که...
یاه یاه تمومید😈😂پارت بعد منحرفیه دوستان منحرف عزیزم.
۳۰ لایک ۳۰ کامنت بای بای💗😀